چگونه بینایی کامپیوتری آینده بازاریابی را شکل می‌دهد

چگونه بینایی کامپیوتری آینده بازاریابی را شکل می‌دهد

آنچه در این مقاله خواهید خواند

محتوای بصری یک بوم اصلی برای بازاریابان برای گفتن داستان هایی است که بر مصرف کنندگان آنها تأثیر می‌گذارد. ویدئوها، تصاویر، و همه چیز بین و فراتر از آن بر وب‌سایت‌ها، پلتفرم‌های اجتماعی و برنامه‌ها تسلط دارند و راه‌های بی‌شماری را در اختیار بازاریابان قرار می‌دهند تا پیام‌ها و داستان‌هایشان را زنده کنند.

شرح

با این حال، با توجه به تصاویر و ویدیوهایی که در تمام گوشه و کنار چشم انداز دیجیتال پر شده است، برای آنها چالش برانگیز است که مطمئن شوند کمپین‌های بازاریابی خود را برجسته می‌کنند یا در زمان مناسب به افراد مناسب دسترسی پیدا می‌کنند. این شلوغی بصری به معنای واقعی کلمه باعث شده است که بازاریابان در تاریکی به اطراف بچرخند و برای به دست آوردن اهداف خود یا به دست آوردن بینش معنادار از کمپین های خود تلاش کنند.

خوشبختانه، در سال‌های اخیر، چندین ابزار جدید برای کمک به بازاریابان برای کنترل استراتژی بصری خود و بهبود عملکرد تلاش‌های بازاریابی ظاهر شده‌اند. یکی از آن‌ها بینایی کامپیوتری (CV) است، حوزه‌ای از هوش مصنوعی که رایانه‌ها را برای تفسیر و درک دنیای بصری آموزش می‌دهد.

بینایی کامپیوتر چیست؟ بینایی کامپیوتری یک فناوری است که معمولا از تکنیک "یادگیری عمیق" استفاده می‌کند که به ماشین‌ها اجازه می‌دهد اشیاء یا داده‌ها را در قالبی بدون ساختار دقیق تر از همیشه شناسایی و طبقه بندی کنند. این به دنبال خودکارسازی وظایف طبقه‌بندی که سیستم بینایی انسان انجام می‌دهد و اقدامات مناسب بر اساس آن طبقه بندی را آغاز می‌کند.

 

بینایی کامپیوتری در بازاریابی

بینایی کامپیوتری به ماشین‌ها توانایی «دیدن» تصاویر را از طریق نمایش‌های ریاضی اشکال و ظواهر سه‌بعدی می‌دهد. این به رایانه ها اجازه می‌دهد تا موضوع را در یک تصویر شناسایی کنند و معنا و زمینه‌ای مشابه انسان را درک کنند. این گستره وسیعی از کاربردهای بالقوه را برای بازاریابان باز می کند.

 

1. تشخیص تصویر و کشف محتوا

تشخیص تصویر یکی از موارد استفاده کلیدی بینایی کامپیوتر در بازاریابی است. بینایی کامپیوتر با استفاده از الگوریتم‌های یادگیری ماشین و تشخیص الگو برای به دست آوردن اعتبار سیستم‌های بصری انسان، آنها را قادر می‌سازد تا تصاویر دیجیتال و محتوای آنها را درک کنند و تجربه مشتری را افزایش دهند. پیشرفت‌های اخیر در تشخیص تصویر، ابزارهای بسیار مفیدی برای پیاده‌سازی بازاریابان است، به‌ویژه با توجه به ترجیح مصرف‌کننده برای تصاویر بصری در تلاش‌های بازاریابی دیجیتال. تشخیص تصویر و بینایی کامپیوتری می‌تواند به میزان قابل توجهی نحوه درک، ردیابی، و تعامل و درک مشتریان را در مقیاسی که بازاریابان با زندگی آنها مطابقت دارد، بهبود بخشد.

 

2. بخش بندی و هدف گذاری

چشم انداز رایانه راه‌های کاملاً جدیدی را برای بازاریابان برای تقسیم بندی و هدف قرار دادن مشتریان ارائه می‌دهد. این به بازاریابان اجازه می‌دهد تا به درک عمیق‌تری از مشتریان خود دست یابند و بر این اساس تقسیم‌بندی کنند. معمولاً، تصاویری که افراد در کانال‌های مختلف رسانه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند، بینش‌های ارزشمندی را در مورد آنچه که باعث می‌شود آن‌ها را علامت‌گذاری می‌کند، نشان می‌دهد. سپس می‌توان از این اطلاعات برای تقسیم بندی مشتریان برای هدف قرار دادن با تبلیغات شخصی استفاده کرد. با تجزیه و تحلیل رفتار مشتری در قالبی ارگانیک، بازاریابان می‌توانند بخش‌های مشتری دقیق‌تری را با شانس بسیار بالاتری برای بازتاب پیام بازاریابی با آنها ایجاد کنند.

برخی از شرکت ها در حال حاضر این را در تلاش های بازاریابی خود پیاده می‌کنند. به عنوان مثال، برند چای سرد Gold Peak کوکاکولا از فناوری تشخیص تصویر برای تمیز کردن فیس‌بوک و اینستاگرام استفاده می‌کند، سپس افرادی را پیدا می‌کند که چای سرد می‌نوشند و احساسات شادی را از خود نشان می‌دهند. این شاخص‌ها در تصاویرشان به‌عنوان بخش‌های مشتری اختصاص‌داده‌شده به خود عمل می‌کردند که Gold Peak سپس برای هدف‌یابی تبلیغات استفاده می‌کرد. هنگامی که کاربران پلتفرم رسانه‌های اجتماعی خود را ترک کردند، هدف تبلیغات Gold Peak در وب سایت‌های موبایل و دسکتاپ قرار گرفتند. این فقط یک نمونه از این است که چگونه می‌وان از بینایی کامپیوتر برای تقسیم بندی و هدف قرار دادن مشتریان به صورت هوشمند استفاده کرد.

 

3. تعامل در رسانه های اجتماعی

بازاریابی در عصر دیجیتال امروزی یک رابطه پویا بین بازاریاب و مصرف کننده است. میلیاردها نفری که از رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند، توانایی قدرتمندی برای ایجاد مشارکت و تعامل با برندها از طریق محتوای ویروسی، محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC)، تأثیرگذاران و تسهیل تبلیغات دهان به دهان (WOM) دارند. توانایی بازاریابان برای درک و تجزیه و تحلیل تأثیر این تعاملات ارگانیک می‌تواند برای عملکرد کلی آنها بسیار مهم باشد.

بازاریابان می‌توانند اثربخشی کمپین‌های اجتماعی خود را از طریق ردیابی نرخ تعامل، تعداد بازدیدها، کلیک‌های لینک و موارد دیگر اندازه‌گیری کنند. با این حال، این معیارها به روش های اساسی برای تجزیه و تحلیل رفتار مشتری و درک دقیق احساسات محدود می‌شوند. معیارهای سنتی رسانه‌های اجتماعی محدود به ردیابی رفتارهای خاصی است که همیشه بینش روشنی ارائه نمی‌دهند و ممکن است افرادی را که دوست ندارند در آن رفتارها شرکت کنند (به عنوان مثال، شخصی که دوست ندارد پست‌های شرکت‌ها را در حساب رسانه‌های اجتماعی خود به اشتراک بگذارد) را حذف کند.

بینایی کامپیوتری می‌تواند با ردیابی و تجزیه و تحلیل رفتارهایی که بینش آگاهانه ای را در اختیار بازاریابان قرار می دهد، به طور قابل توجهی بر بازاریابی رسانه‌های اجتماعی تأثیر بگذارد. مصرف‌کنندگان از طریق عکس‌هایی که پست می‌کنند، به اشتراک می‌گذارند و با آن‌ها درگیر می‌شوند، اطلاعات فوق‌العاده ارزشمندی را در مورد خود آشکار می‌کنند. قبلاً هیچ راهی برای بازاریابان وجود نداشت که از این پتانسیل در مقیاس استفاده کنند. با استفاده از برنامه‌های کاربردی تشخیص تصویر و بینایی کامپیوتری، بازاریابان می‌توانند تشخیص دهند که مصرف کنندگان در مورد کدام برندها پست می‌گذارند، چگونه از آنها در زندگی روزمره خود استفاده می‌کنند، نقش آنها در تعاملات صادقانه و موارد دیگر.

 

4. بازاریابی تعاملی

امروزه بازاریابی تعاملی یکی از موارد استفاده برتر از تشخیص چهره در بازاریابی است. بازاریابی تعاملی با خواندن بیومتریک شرکت‌کننده عمل می‌کند و به برند اجازه می‌دهد تا داده‌هایی را در مورد احساسات و خلق و خوی آن‌ها ثبت کند و در عین حال تجربه‌ای سرگرم‌کننده را ارائه دهد. یکی از نمونه های هیجان انگیز این کمپین Expedia's Discover Your Aloha است. کمپین Expedia با روشن کردن وب‌کم مشتری کار می‌کند و به آن‌ها اجازه می‌دهد در هنگام عبور از مناظر زیبای هاوایی در بهشت استوایی غوطه‌ور شوند.

جایی که فناوری تشخیص چهره وارد عمل می شود، تجزیه و تحلیل این است که کدام بخش از تجربه، مثبت ترین واکنش بازدیدکننده را برانگیخته است. هنگامی که بازدیدکنندگان سایت را ترک کردند، با یک کوپن برای منطقه در هاوایی مورد هدف قرار گرفتند که آنها پاسخ مثبت بیشتری دادند. این استفاده خلاقانه از تشخیص چهره به Expedia اجازه می دهد تا یک کمپین بازاریابی تعاملی و تجربی ایجاد کند تا مشتریان خود را خوشحال کند و ارزش بیشتری را با ارائه تخفیف های بسیار شخصی سازی شده به بازدیدکنندگان اجازه دهد تا قسمت مورد علاقه خود از هاوایی را در زندگی واقعی ببینند.

نتیجه گیری

سوالات متداول

دیدگاه ها
Check
هنوز هیچ دیدگاهی برای این محتوا ارسال نشده است.
Heyva IO